خیلی از این موارد جنبه یادآوری دارد و بسیار بدیهی است. ولی ما محتاج یادآوری همین بدیهیات هستیم. بدیهیات هرچند که یک ظاهر روشن و آشکار دارند، ولی گاهی وقتها ما در موضوعات بدیهی و روشن دچار غفلت میشویم و از همان نواحی نیز آسیب میبینیم.
دقت کنیم که سلامت روحی و روانی انسانها به خودی خود بهوجود نمیآیند و اگر انسانها به دقت مراقبت، محافظت و نگهداری نشوند؛ اصل به آسیب دیدن آنهاست.
1. آنکه گفت عالم محضر خداست با عینکهای ما عالم را تکه تکه نکرده بود. او همه عالم را میگفت. آفاق و انفسش را، ازل و ابدش را، زمین و آسمانش را، غیب و شهادتش را، پنهان و پیدایش را، ماتبدون وماتکتموناش را، آنچه ما «حقیقی» نامش میدهیم و آنچه مجازی صدایش میکنیم را. و همان کسی که گفت در محضر خدا معصیت نکنید، منظورش این بود که در محضر خدا معصیت نکنید!
2. آنکه گفت تقوا، تقوا را برای همیشه و همه جا میخواست و آنکه گفت نفس، نفس را در همه جا میگفت و آنکه از خطر شیطان گفت، از خطر شیطان در همه جا گفت: اتقو الله و رعایت تقوای الهی را در مجاز پنداریهای ما هم میخواست.
- ۰ نظر
- ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۵۲