دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتصاد مقاومتی» ثبت شده است

اموری که نیاز نیست

عادت کردیم تقصیر همه مشکلات را بیندازیم گردن حکومت؛ کم‌تر به نقش خودمان برای بهبود وضعیت کشور فکر می کنیم. رهبری عزیز امروز در خطبه‌های نماز عید فطر، همه ما را به یک چالش فراخوانده‌اند:

«امّا مردم هم وظایفی دارند، بایستی این وظایف را انجام بدهند؛ توده‌ی مردم بایستی مسئله‌ی اسراف را مورد توجّه قرار بدهند. ما چند سال قبل از این مسئله‌ی اسراف را مطرح کردیم؛ زیاده‌روی، ولخرجی در اموری که نیاز نیست، این را به نفع کشور، به نفع طبقات مستضعف و فقیر و مظلوم، کنار بگذارند

بیاید با هم فهرستی از «اموری که نیاز نیست» (اما انجام می‌دهیم) تهیه کنیم. فکر کنیم و فهرستی از اسراف‌هایی که انجام می‌دهیم را به اشتراک گذاریم.

پیشنهاد اول: متن کامل خطبه‌های مختصر و خواندنی نماز عید فطر را حتما بخوانید: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39933
پیشنهاد دوم: در نوشتن این فهرست، دقیق و سخت‌گیر باشید. باور کنیم که وسط میدان جنگ هستیم و فرصتی برای غفلت نیست. این فهرست را، هرچه شد، با هم به اشتراک بگذاریم و مقید باشیم خودمان را اصلاح کنیم. مواردی که به ذهنتان می‌رسد را در نظرات بنویسید.
پیرامون پیام حضرت آقا (حفظه الله) برای سال جدید:
1. بعد از چند سال با شعارهای اقتصادی، امسال به جزئیات ماجرا ورود کردند؛ که «اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجّه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد؛ من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطه‌ی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم»
یعنی رهبری مشغولند به بیان بدیهیات سیاست‌گذاری کلان مملکت که کار دولت‌مردان و اساتید است. یعنی مسئولین، از هر قوه‌ای و در هر شأنی، اینقدر حواسشان نبوده یا عقلشان نرسیده که خانه‌ی «اقتصاد مقاومتی» هزارجور تیر و تخته و گچ و خاک و ... می‌خواهد تا سرپا شود!
داستان نگویم. برگردید بگو مگوی دو هفته پیش جهان‌گیری و مجلس خبرگان را بخوانید که یکی می‌گفت اقتصاد مقاومتی محقق شده و دیگری می‌گفت نشده! 
2. «من در سال «اقدام وعمل» -که سال ۹۵ بود- از مسئولین محترم خواستم که ستادی برای اقدام و عمل تشکیل بدهند و تشکیل دادند؛ کارهای خوبی هم خوشبختانه انجام گرفت که #گزارش آن را به ما دادند؛ لکن آنچه انجام گرفته است، با آنچه مورد انتظار مردم و مورد انتظار ما است، فاصله‌ی زیادی دارد.»
«مردم باید به مسئولین کارنامه بدهند.».  مسئولین تراز اول ممکلت بعد از 4 سال صدارت بر کشوری 80 میلیونی؛ یک صفحه، یک دقیقه یا یک خط گزارش به مردم نمی‌دهند و بدتر آن که مردم هم راهی برای مطالبه و #هم‌خواهی ندارند. 
چه خوب می‌شود اگر:
- هر دولت در ابتدای فعالیتش، برنامه‌‌های کلان 4 ساله خود را ارائه کند.
- (بر اساس همین پیشنهاد حضرت آقا) اهداف 4 ساله را به خُردهای یک‌ساله تقسیم و به مردم ارائه کند. 
- در سامانه‌ای اینترنتی (که مشابه آن را در دنیا زیاد داریم) وضعیت پیشرفت هر فعالیت را برای عموم مردم گزارش کند. مردم هم بتوانند از همان سامانه حرفشان را بزنند. 
- آخر کار هم صدور کارنامه و اعلام نمره نهایی با مردم
3. «من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطه‌ی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم، و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همه‌ی همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند»
سیم ارتباط مردم و حکومت، حتی حکومت و مردم با هم قطع است. تنها کسی که ارتباطی با مردم و چهارکلام حرفِ حساب دارد، رهبری است. آیا نمی‌توان با استفاده‌ از فناوری‌های نوین، مشکل ارتباط مردم و حاکمیت را حل کرد؟
آیا نظریات جدید حکمرانی که مردم را در انجام فعالیت‌های ریز و درشت مملکت مشارکت می دهند، در کشور ما اجرایی خواهند شد؟

« ... این‌همه نوشتم که بگویم شاید بد نباشد شعار سال بعد از 13هه به در اعلام بشود. شعار سال در دیدارها و سفرهای نوروزی آن‌قدر مورد تحلیل کوچه و بازاری واقع می‌شود، انگاری پس از 13هه، شعار سال محقق شده و حالا که کم‌کم مملکت از خواب بیست‌روزه‌ی نوروزی بیرون می‌آید، باید برویم دنبال کار خودمان. اگر این ممکن نیست، پیام رهبری را بین مطرب‌ بازی‌های سال‌تحویلی صداوسیما و آن آقایی که هنوز عرق سفر نیویورکش خشک نشده، پخش نکنند. بگذارند بزن‌وبکوب که تمام شد،‌ بگویند حالا پیامی هم هست از رهبری؛ بشنوید. هیچ‌کدام آن‌ها اگر نمی‌شود، شعار سال را با زرق‌وبرق گوشه‌ی تلویزیون ننویسند، کَأنَّ صبح تا شب که پنجره جادو نگاه می‌کنی، اقتصاد مقاومتی را می‌کنند ته حلقت. هیچ‌کدام این‌ها هم که نمی‌شود، پیام آقای روحانی را بعدش پخش نکنند که بشود قوزبالاقوز. یا اقلاً اهل خطابه روی منبر‌های آخر هفته چیزی جز بیان چندباره‌ی پیام نوروزی رهبری و سخنرانی مشهد بگویند. مثلاً از اقتصاد مقاومتی در شهر و دیار خودشان خطابه بخوانند. خداوکیلی اگر هیچ‌کدام این‌ها نشد، می‌شود بی‌خیال کتاب و همایش و نشست و دستورالعمل خاموش کردن یک چراغ در هر اتاق ادارات در راستای اقتصاد مقاومتی شد.»

بخشی از یادداشت کوتاه سال تحویل سالی که الآن تمام شد: 2daneshjoo.ir/post/93

شعار سال باشد آخر سال

قابل پیش‌بینی بود که شعار امسال هم به روال چند سال گذشته، در فضای اقتصاد باشد. با همین حدس مطالعه‌ی کتاب اقتصاد مقاومتی دکتر پیغامی را شروع کردم که الآن به نیمه رسیده است. جزئیات این کتاب را در سایت سدید، مرکز تحقیقات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)، ببینید. ایشان در فصل دو دلیل اولویت اقتصاد در سال‌های اخیر را «اثرات عمیق و بنیادی‌تر اقتصاد» و «تحولات دهه‌های اخیر دنیا» می‌دانند. اولی نمی‌تواند دلیل اولویت پیدا کردن اقتصاد باشد، بنیادی بودن اقتصاد چیز جدیدی نیست و در اندیشه‌ی متفکران پساوسطایی غرب هم مشهود است. تحولات اخیر دنیا را هم در اتفاقات پس از جنگ دوم جهانی، تشکیل سازمان ملل، نهادهای وابسته و نظم نوین و واحد جهانی می‌دانند. سپس در فصل سوم به بررسی منظومه‌ی نام‌گذاری سال‌ها در اندیشه مقام معظم رهبری می‌پردازند و سعی می‌کنند نظم منطقی نام‌گذاری سال‌ها از 86 به بعد را بیان کنند. توصیه می‌کنم خودتان نگاهی به این کتاب داشته باشید. در حد مرور برخی مفاهیم است.

این‌همه نوشتم که بگویم شاید بد نباشد شعار سال بعد از 13هه به در اعلام بشود. شعار سال در دیدارها و سفرهای نوروزی آن‌قدر مورد تحلیل کوچه و بازاری واقع می‌شود، انگاری پس از 13هه، شعار سال محقق شده و حالا که کم‌کم مملکت از خواب بیست‌روزه‌ی نوروزی بیرون می‌آید، باید برویم دنبال کار خودمان. اگر این ممکن نیست، پیام رهبری را بین مطرب‌ بازی‌های سال‌تحویلی صداوسیما و آن آقایی که هنوز عرق سفر نیویورکش خشک نشده، پخش نکنند. بگذارند بزن‌وبکوب که تمام شد،‌ بگویند حالا پیامی هم هست از رهبری؛ بشنوید. هیچ‌کدام آن‌ها اگر نمی‌شود، شعار سال را با زرق‌وبرق گوشه‌ی تلویزیون ننویسند، کَأنَّ صبح تا شب که پنجره جادو نگاه می‌کنی، اقتصاد مقاومتی را می‌کنند ته حلقت. هیچ‌کدام این‌ها هم که نمی‌شود، پیام آقای روحانی را بعدش پخش نکنند که بشود قوزبالاقوز. یا اقلاً اهل خطابه روی منبر‌های آخر هفته چیزی جز بیان چندباره‌ی پیام نوروزی رهبری و سخنرانی مشهد بگویند. مثلاً از اقتصاد مقاومتی در شهر و دیار خودشان خطابه بخوانند. خداوکیلی اگر هیچ‌کدام این‌ها نشد، می‌شود بی‌خیال کتاب و همایش و نشست و دستورالعمل خاموش کردن یک چراغ در هر اتاق ادارات در راستای اقتصاد مقاومتی شد.