«تلاجن» بیش از دو سال پیش مروری بر زیستاجتماعی محیط پیرامونش داشته و گفته از «شرایط حادِّ پارادوکسیکال» رنج میبریم. (آنچه نامش را التقاط میگذارم.) بعد، شرایط حادِّ پارادوکسیکال دخترِ جوان 21ساله را وصف کرده که چه ظلمهای خفی و جلی که بر حق او و امثال او روا نمیشود. دستِ آخر پیشبینی دردناکی دارد که اگر چنین پیش برویم، وضع بدتر و بدتر خواهد شد.
نوشتهی تلاجن را در وبلاگشان بخوانید و به دو سوال ساده بیندیشید:
- آیا پیشبینی تلاجن درست بود؟ وضعیت شهرویور 96 را نسبت به شهریور 94 چطور میبینید؟
- حقوق چه کسانی در سپهر جامعه و سیاست ایران به درستی رعایت میشود؟ و چرا؟
- یکی از کارهای خوبی که در تلگرام هست اما در وبلاگستان نیست(چون ساده نیست)، همرسان کردن نوشتههای خوب است. به خصوص نوشتههایی که بخشی از شهرآشوب ذهن را روی دایره میریزد، همرسان کردن به این امید که کسی بخواند و بعد یا حسِّ همدردی کند یا به هیچ انگارد. (در مورد این دو حس بیشتر بخوانید: «حرفهای شخصی به چه درد همه میخورد؟»)
- با این نگاه، اگر مطلب خوبی بخوانم آن را همرسان میکنم. اولین بار هم اصطلاح «همرسان» را از بیبیسی فارسی شنیدم.
- ۰ نظر
- ۰۵ مهر ۹۶ ، ۰۹:۴۴