صفر:
روز وبلاگنویسی فارسی دیروز بود البته، ولی چه عیب! بهونه بود برای نوشتن.
اول:
یک سال اخیر اینقدر درگیر روزمرههای کاری و خانوادگی شدهام که کمتر وقتی برای نشخوارهای خودم دارم. البته که همیشه ریشهی همهی وقت نداشتنها، اولویت نداشتن است؛ و الا آدمی اگر بخواهد کاری کند، میکند.
همین ننوشتنها موجب شده مغزم کپک بزند. وقتی میخوانی، ذهن شروع میکند به هضم و نوشتن در بدترین حالت مثل دستشویی است، سره را از ناسره جدا میکند. در حالت معمول هم موجب نظم فکر و ذهن و اندیشه و تبادل نظر است.
دوم:
از اختلاط شبکههای اجتماعی و وبلاگ و ویرگول و سایت شخصی و … خُل شدهام.
- ۰ نظر
- ۱۳ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۵۷