حرفهای صد من یک غاز
بعد از طلوعِ افتضاحِ فیشهایِ حقوقِ نجومی در بهارِ امسال، اوایل تابستان ریاستِ جمهورِ محترم در بیانیهای مکتوب به مطلعِ «ملت شریف ایران» حرفها زدند و قول کارها دادند. پاییز نشده، خزانِ غیظِ ملت هم رسید و فیشهای حقوقی هم رفت زیر خاکسترِ «ملتِ شریفِ ایران» تا به موقع نه برای احقاق حقشان، بل برای احیای شرافتشان قد علم کنند.
آقای رئیس در آنچه سایت دفترشان آن را «بیانیه مهم رییسجمهور خطاب به ملت شریف ایران در پی گزارش حقوقهای نامتعارف برخی مدیران» نامیده و قول «استفاده از فرصت برای ساماندهی نظام شفافیت اطلاعات» را داده، بعد از حمد و ثنای الهی و در بند 4 آورده است:
«از هیئت دولت و وزرای محترم خواستهام تا علاوه بر مواردی که در سطح وزارتخانهها و بانکها بهفوریت به مرحله اجرا درآمده است، موارد مشابه دیگر در کلیه دستگاههای اجرایی را حداکثر ظرف یک ماه بررسی، اصلاح و اجرا نمایند. از آن تاریخ به بعد تمامی دستگاهها موظفاند تمام حقوق و مزایای دریافتی کلیه مقامات کشوری و لشکری را بهصورت حداقل و حداکثر دستمزد و پرداختی ماهانه در سایت وزارتخانه یا سازمان ذیربط، و همچنین در سایت سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برای آگاهی عموم درج نمایند؛ هرگونه پرداختی ورای این مبالغ تخلف به شمار آمده و موجب ضمان و تخلف اداری محسوب خواهد گردید.»
ادامه مطلب...
یادم هست آن روزها «امید» احمقانهای بر «تدبیر» معهود در دلمان ریشه زدهبود. آقایانی هم پیشآمده بودند و قصدِ خیر داشتند که واقعا «از فرصت استفاده کنند» و دردی دوا کنند؛ که راستش نفهمیدیم چه شد که نشد! اما هرچه بود، دلمان خوش بود که «عالیترین مقام اجرایی مملکت» در روزِ روشن خطاب به ملت وعدهای داده و حتما اجرا میکند. هرچه نشستیم و سماق مکیدیم، خبری از تحقق این وعدهها نشد که نشد. مانده بودیم که چرا و زِ چه روی است که نشد؟ اساسا نشد؟ نکردند؟ نتوانستند؟ گذشت تا ...
... دیروز که نشست یک روزهی «شفافیت، مبارزه با فساد و کارآمدی» به همت اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری دانشگاه شریف برگزار شد. بزرگوارانی آمدند و صحبتهایی داشتند. از سخنرانیهای جالب و شنیدنی، حرفهای آقایِ معاون سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بود در مدح قانونی برای مدیریت «تعارض منافع | Conflict of Interest» که مصوب قبل از انقلاب است. بعد از ارائه، سوالات از آقای معاون یک خط کلی بیشتر نداشت: «چرا این قوانین اجرا نمیَشوند؟». سوال بنده هم همین بود: «چرا وعدهی رئیس جمهور محقق نشده است؟» که فرمودند: «آقای رئیس جمهور دستور داده بودند دادههای کامل برای بررسی ایشان جمعآوری شود که شد و کردند! ایشان دستوری مبنی بر انتشار عمومی اطلاعات در سایت سازمانها نداده بودند». سوالم را تکرار کردم: «آقای رئیس جمهور در بیانیه مکتوب خود خطاب به «ملت شریف ایران» در بند 4 نوشتهاند «تمامی دستگاهها موظفاند تمام حقوق و مزایای دریافتی کلیه مقامات کشوری و لشکری را بهصورت حداقل و حداکثر دستمزد و پرداختی ماهانه در سایت وزارتخانه یا سازمان ذیربط، و همچنین در سایت سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برای آگاهی عموم درج نمایند.» این متن بیانیه رسمی و مکتوب ریاست محترم جمهور است. این چرا اجرا نشد؟» که باز پاسخ دادند: «این یک بیانیه مکتوب بیشتر نیست. قانون یا دستورالعمل اداری نیست که اجرا شود.»
همین! که یعنی بیانیهیِ رسمیِ و مکتوبِ بالاترین مقامِ اجرایی مملکت خطاب به ملت؛ هیچ! که یعنی وعدههای مسئولین خطاب به ملت؛ هیچ! یعنی ...
پ.ن.: این وعده را مکتوب و رسمی به ملت دادهاند و اکنون به هیچ گرفتهاند! چطور منتظر تحقق وعدههای «شفاهی» برجامی هستیم؟
پ.ن.2: چه کنیم که هر مسئولی روی هوا وعده ندهد؟ و به وعده و وعیدهایشان پایبند باشند؟
- متن کامل بیانیه رئیس جمهور را بخوانید: http://president.ir/fa/94190
- جزئیات بیشتر نشست مورد اشاره که دیروز برگزار شد: http://gptt.ir