مرثیهای بر نمایشگاههای دورهمی
در آستانه دومین نمایشگاه بینالمللی فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال، یک هفته پس از نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی.
هفته گذشته، یکم تا هفتم شهریور ماه، دومین نمایشگاه رسانههای دیجیتال ٬٬انقلاب اسلامی٬٬ در بوستان گفتگو، محل دائمی نمایشگاههای شهرداری تهران برپا شده بود. در هفته پیش رو هم دومین نمایشگاه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برزگزار خواهدشد.
در مورد نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی که پس از یک سال وقفه، دومین دوره آن برگزار شد، نکاتی جالب به نظر میرسد. در این نمایشگاه تأکید زیادی بر لفظ انقلاب اسلامی بود. نمایشگاه به نظر من که تقریبا ۳ ساعت از ۴ ساعتی را که نمایشگاه بودم را تلف شده میبینم، حرفی برای گفتن نداشت.
1. مسئلهی اصلی موازی کاری(بهتر است بگوییم سیاسی کاری) است. نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی توسط سازمان سراج برگزار میشود.حال آن که نمایشگاه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال که لفظ انقلاب اسلامی را ندارد، توسط دولت محترم نظام جمهوری اسلامی و وزارت فخیمه فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود. بعید میدانم تمام رسانههایی که در نمایشگاهی که توسط دولت برگزار میشود شرکت مینمایند متعلق به جبهه انقلاب اسلامی نباشند. آیا بهتر نبود با یک تفاهم ساده، این دو نمایشگاه با هم ادغام میشد تا هم در هزینهها صرفهجویی میشد و هم در وقت بازدیدکنندگان؟
ادامه در ادامه!!
آیا باید به هر قیمتی با دولت محترم نظام و وزارت مذکور روبهرو شد؟ آیا رفتن به سمت جبهه واحد فرهنگی در فضای اقلاب اسلامی، مفهومی که رهبری اصرار زیادی بر آن دارند، موجب همافزایی و برونداد چندبرابری فعالیتها نخواهدشد؟
2. مسئله بعدی که در نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی وجود داشت، گنگ بودن فضا برای بازدیدکنندهای چون من بود. احساسی که در دو دوست بزرگواری که همراه هم بودیم هم بود! تا با تکتک غرفهداران چند دقیقهای صحبت نمیکردید نمیتوانستید بفهمید سایت مربوط به این غرفه یا محصول مربوط چیست؟(البته این همصحبت شدنها برکتهایی هم داشت) مشکلی که میتوانست با تابلوهای ساده اطلاعاتی حل شود. این مشکل در دور اول نمایشگاه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وجود نداشت. هرچند بسیاری از سایتهای معروف جبهه انقلاب هم (مثلا تبیان) حضور نداشتند که شاید جزء انقلاب اسلامی نیستند(حداقل ما که به جز طبقه پایین، همه نمایشگاه را دیدیم، تبیان و برخی دیگر از سایتها را ندیدیم).
3. مشکل مهم دیگری که در پی چنین موازیکارهایی رخ میدهد، ایجاد حس جدایی و تمایز افراد معروف به فعالان انقلابی از بدنه جامعه و دیگر مجموعههایی است که در باطن همسوی با آنها هستند. مشکلی که سالهاست گریبانگیر قشر زیادی از خودبرتر بینان حزباللهی جامعه ماست که حاضر به حضور در بطن اجتماع و درک واقعی مشکلات نیستند و ندایی بعضا سوداگرانه از آرمانهای مقدس انقلاب سر میدهند. چیزی که در برخی اطرافیان خود ما در دانشگاه دیده میشود و هرکدام از ما تجربهای در این زمینه داریم. حالتی که یکی از علل اصلی وضعیت نابسامان شهرک غرب که چسبیدهی به ماست از آن ناشی میشود. آیا بهتر نیست ما که خود را حزب اللهی و پیروی خط امام و رهبری میدانیم قدری بیشتر در متن جامعه و در ساحتهای مختلف اجتماعی حضور داشته باشیم تا بتوانیم برخوردهایی واقعگرایانهتر دبا مسائل و مشکلات مختلف داشته باشیم و در اثر اشتباهات محاسباتی ناشی از فضای اشتباه ذهنی، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری را واگذار کنیم؟
4. به نظر میرسد مسئلهای که علت اصلی اینگونه مسائل است، نبود دکترین واحد در بسیاری از زمینهها از جمله سیاستهای کلی فضای مجازی است. وظیفهای که از پایان سال ۹۰ از طرف عالیترین مقام نظام بر دوش شورای عالی فضای مجازی گذاشته شد و این شورا هم کاری را پیش نبرد. شورایی که بر اساس اخبار، از نمیه اردیبهشت ماه تا کنون جلسهای نداشته و خبر خاصی از آن منتشر نشده است. حکایت پیوست فرهنگی نسل سوم و چهارم مخابراتی است که هنوز که هنوز است تصویب نشده و موجب کشمکشی بین مراجع، دولتیها، سازمانهای خصوصی و مردم شده است. راه حل، ترسیم یک سیاستگذاری کامل و جامع در این زمینه است تا از این گونه موازیکاریهایی پرهیز شود. سیاستگذاریهایی که ضمانتهای اجرایی لازم را هم داشته باشد.
باید صبر کنیم و ببینیم در دومین نمایشگاه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال چه رخ خواهد داد؟ آیا میتواند گوی سبقت را از نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی برباید؟
ناگفته نماند که سازمان سراج حرکت با برکتی در تحقق شعارهای انقلاب در فضای مجازی و رسیدن به فضای طراز انقلاب اسلامی است. هرچند برخی کارها میتواند از مجرایی بهتر و پربازدهتر به اجرا گذاشته شود.