چرا رهبری هیچکاری نمیکند؟
از بحثهای همیشگی بخشی از قشر #حزب_االلهی، وظایف و عملکرد #رهبری در حوزههای گوناگون است. فهم نسبتا رایجی که بین قشر جوان حزباللهی و #مذهبی سنتی دیده میشود، پوشاندن #ضعف#تحلیل و #عمل_سیاسی خود، با اَعمال رهبری در آن حوزه است. در این دو سال بارها شنیدیم که اگر رهبری با #مذاکرات مخالف است، پس چرا اجازه مذاکره داده است یا اگر #هاشمی رفسنجانی در هر حال یا #جاهل است یا #خائن، چرا عزل نمیَشود؟ امروز بزرگواری سوالی در همین سیاق از بنده پرسیدند که یاد پاسخهای رهبری به برخی سوالات این دوست بزرگوار افتادم. پاسخهایی که 14 سال پیش به این سوالات داده شدند و هنوز روی زمین ماندهاند. بحثهای نظری و جامعهشناختی به این پرسش باشد برای بعد. اما اجازه بدهید شش مطلب را با شخص رهبری مطرح کنیم و بعد پاسخ ایشان را بشنویم:
- «اصل #جمهوری یعنی جابجایی مرتب و مکرر مدیران کشور و #جامعه_مدنی یعنی نقد و انتقاد مداوم برنامههای حکومت و #انقلاب یعنی تأمین و تضمین خواستههای ملت که معالاسف امروز واقعیت غیر از اینها است. هنگامی که از وعدهها و قول و قرارهای اول انقلاب یاد میآورم، همچون بید بر سر ایمان خویش میلرزم. از اینکه میشنوم تعدادی از آقازادگان و از ما بهتران که بعضاً خرقهپوش و دستاربند هم هستند، در سبقت از #سرمایه و #ثروت کشور در راه اهداف خویش با یکدیگر رقابت گذاشتهاند، به یاد میآورم که ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد. آنها که اموال مردم را به غارت میبرند، آری برای آنان که بیتالمال مسلمین را از خود و کشور را ملک طلق و ثروت موروثی خویش میپندارند، عرق شرم میریزم. اذا اردنا ان نهلک قریهامرنا مترفیها ففسقوافیها.»
- «از سر #غیرت و #درد میپرسم تکلیف این همه کاستی و ناراستی و قصور و فتور و فقر وفاقه عصیان و نقصان و تکاثر و تفاخر و زراندوزی و مردمسوزی و تبعیض چیست؟ تاکی برای مردم تکراری سخن بگوییم و مرتب کنفرانس و جلسه و میتینگ برگزار کنیم و از قوت لایموت #ملت دردمند و محتاج و مستمند، لقمه سفرههای #اشرافی و طاغوتی خود گردانیم و از جیب ملت نجیب به اطرافیان و نورچشمیها حاتمبخشی کنیم و هزینه سفرهای #سیاسی و خاقانی و قاآخی و تبلیغاتی و بیخاصیت خود را بر مردم محروم و به تعبیر حضرت امام طاب ثراه پای برهنه تحمیل کنیم!»
- « در برابر این همه #انحراف و #اجحاف و قانونشکنی؟ تغافل و تجاهل و تساهل تا چند؟ اکنون که #شاه و #آمریکا در این کشور تسلط ندارند که مضایق و معایب و مشکلات را متوجه آنها بدانیم، چرا به انتقادات دلسوزانه گوش نمیدهند؟ چرا از استعدادها و مغزها کمتر استفاده میکنند؟»
- «مصیبت عظمای #دین_گریزی و سرخوردگی و #بیکاری و #تورم و #گرانی و شکاف جهنمی فقر و غنا و فاصله عمیق و روز افزون طبقاتی و #رکود و سقوط درآمد ملی و #اقتصاد بیمار و فساد اداری و ضعف شدید مدیریتی و نقص فزاینده ساختار سیاسی کشور و #اختلاس و #ارتشاء و #اعتیاد و عدم چارهاندیشی #کارآمد تبعات وجیع و فجیعی دارد که همچون سیل بنیان برانداز پشت سد ایستاده و هرلحظه کیان کشور و حیات ملت را تهدید میکند.»
- «شعبان بیمخهای وحشت و رهبت که با هتاکی و سفاکی ننگ عنیف و معیف کوی دانشگاه را آفریدن و با تهاجم حیوانی مرتع دانشگاه را چریدند و با تعرضات شنیع پرده ناموس فرهنگ و علم را دریدند و در قتلهای زنجیرهای مظلومان بیگناه و قربانیان بیپناه لعنت سرمدی خدا و نفرت ابدی خلق را خریدند. الذین اتخذوا دینهم لعباً و لهواً و عزتهم الحیوه الدنیا.»
این 5 مورد 5 بخش از نامهی 14 سال پیش مرحوم #طاهری، امام جمعه اصفهان، به رهبری بود. نامهای که مشکلاتی که در آن مطرح شده، شباهت بسیاری به مسائل کلان امروز نظام دارد و بدابهحال مایی که هنوز مشکلات 14 سال پیش مملکتمان پابرجاست. البته مرحوم طاهری داستانی دورودراز میگوید که بعد آه سر بدهد از حصر مرحوم #منتظری و بعد هم به نشانه اعتراض از امامت جمعه اصفهان کنارهگیری میکند؛ احتمالا با خیال باطلی که این وسط کسی مثل سید علی خامنهای را بلرزاند یا تحت فشار قرار دهد. اما پاسخ رهبری چه بود؟ بر 5 بخش از نامهای که #توکل و #کرامت در آن موج میزند و گویی برای امروز ما نوشته شده است، مروری داشته باشیم:
- «اینها مطالب حقّی است که اینجانب در چند سال اخیر بارها در اجتماعات عمومی و نیز در دیدار مسئولان ذیربط دربارهی آن هشدار داده و #بسیج همهی امکانات را برای مبارزه با #فقر و #فساد و #تبعیض از همه خواستهام. اکنون هم معتقدم جز با جهادی مخلصانه و برخاسته از احساس درد و احساس خطر، این شجرههای ملعونه قلع نمیشود و این محتاج همکاری و همصدایی همه بخصوص صاحبان موقعیتهای حکومتی و اجتماعی است. یقیناً از جنابعالی که سوابق ممتدی در انقلاب دارید بیشتر از خیلیها انتظار و توقع داشته و دارم و اکنون که طبق این اعلامیه به این فکر افتادهاید آن را به فال نیک میگیرم. امروزه برای رفع مشکلات مردم سه امر محوری وجود دارد، یکی #تولید_کار و اشتغال برای نسل جوان پراستعداد و پرشمار این کشور است که مشکلات زندگی را از دوش بخش مهمی از مردم ما بر میدارد، دوم #مبارزه_با_فساد_اقتصادی در دستگاهها است که اگر عزم همگانی بر آن قرار نگیرد همهی تلاشهای دولت کنونی و دولتهای قبلی را خنثی و دستاوردهای نظام مقدس ما را ضایع میسازد و فاصله طبقاتی را عمیق و منابع محدود ملّی را به خورد متجاوزان به حقوق ملت میدهد. سوم و از همه مهمتر #وحدت_ملی و یکصدایی مسئولان و خواص است که اگر مخدوش شود هیچ حرکت سازنده به سامان نمیرسد.»
- «از همین رو، روزی که اطلاعیهی منسوب به جنابعالی صادر شده ضدانقلاب که در زیر سایهی #آمریکا و #اسرائیل با پول آنها زندگی و تغذیه میکند بیشترین سوءاستفاده را از آن کردند و آن را مقابله با سیاستهای #امام راحل و نفی و رفض #نظام_اسلامی و شعارهای آن وانمود کردند. البته بنده با سابقهی رفاقت و آشنایی با جنابعالی و اطلاع از سوابق ممتدتان در انقلاب و نیز اطلاع از محبّتی که همواره نسبت به اینجانب ابراز کردهاید چنین برداشتی نمیکنم ولی کسانی که سخن شیطان را باور کنند و فریب آن رابخورند نیز وجود دارند.»
- « در باب #فساد_اقتصادی خوب است همه از اطرافیان و منسوبان خویشاوندی و شخصیتی خود شروع کنند. فساد را فقط در اشخاص دور دست نبینند، بلکه در نزدیکان خود و اشخاص ظاهراً مورد اعتماد خود هم آن را حس و با آن مبارزه کنند. بلای گرفتاری در مُشت اطرافیان نامطمئن موجب شد که یکی از یاران و شاگردان نزدیک امام در اواخر عمر آن یگانهی زمان، مطرود ایشان واقع شود و او را از دخالت در امور سیاسی منع شرعی کنند و باز اگر آن شخص به این تصمیم و اخطار حکیمانهی استاد و مراد خود عمل میکرد یقیناً مشکلات بعدی را برای خود و کشور به وجود نمیآورد.»
- «اینجانب جفای به خودم را فراموش میکنم اما همه باید از امام راحل عظیم خود آموخته باشیم که جفای به ملت و تلاش برای سُست کردن بنیان نظام اسلامی قابل بخشش نیست.»
- «در پایان از مردم عزیز و وفادار ومردان و زنان مؤمن و غیور اصفهانی و بخصوص از فرزندان انقلابیم میخواهم که همهی سعی خود را در حفظ آرامش شهر و محیط نماز جمعهی اصفهان بکار برند و از هر شعار و حرکتی که موجب تشنج و اختلاف و دودستگی شود جداً پرهیز کند. بیشک یکی از مهمترین هدفهای دشمن ایجاد هرج و مرج و آشفتگی و درگیری میان اقشار ملت است. با کمال هوشیاری از تحقق این خواستهی دشمنان زبون و ابله و پلید، جلوگیری کنید.»
این 5 بخش و البته کل پاسخ متین رهبری به ایشان در شرایط ناآرامی که دولت خاتمی در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 ایجاد کرده بود، برای امروز ما درسهای بسیاری دارد. حداقل این است که منِ #حزب_اللهی این نامه را مرور کرده باشم که احیانا هم برای سوالات خودم و حتما برای سوالات اطرافیان، پاسخی متقن داشته باشم. در باب این گفتگوی مکتوب حرفهایی هست که هر خوانندهی منصفی به آن پی میبرد و میتواند آن را با شرایط امروز کشور تطبیق دهد.
نظر شما چیست؟ به آن سه #سوال فکر کردید؟
آیا شما احتمال میدهید که هاشمی رفسنجانی به فکر نوشتن نامهای با همین فضا به رهبری انقلاب باشد؟ در این صورت و با فرض صدور پاسخ از طرف رهبری بر خلاف سال 1388، رهبری به جز در مواردی که جدیدا در فضای سیاسی کشور روند شده است، چه چیزی جز مسائل بالا برای در میان گذاشتن با ملت دارند؟ کم کم به این سوالات هم خواهیم رسید.