از مسائلی که جزء بحثهای همیشگی اساتید و دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی است، علوم انسانی اسلامی و تولید علم در این حوزه است. فضایی که دغدغهای جدی است و تحقق یا عدم تحقق آن اثرات ملموس و ناملموس بسیاری در جامعه به جا خواهد گذاشت که جبران آنها نیاز به سالها زمان و هزینه دارد.
در این حوزه، همیشه یکی از بحثهای جالب و البته چالشی، مقایسه ما(که بچههای علوم انسانی و علوم اجتماعی باشیم) با بچههای فنی و مهندسی و رشتههای تجربی و پزشکی و ... است. نادیده پیداست که در حوزههای مذکور پیشرفتهای خوبی در سالهای پس از انقلاب و به خصوص دهه ۷۰ به بعد حاصل شده، اما خروجی جریان ۳۶ سالهی علومانسانی اسلامی ما چه بوده است؟
فارغ از کم و کیف کار و خروجیهایی که تا به الآن داشتهایم، مسئلهای که این روزها بخشی از مشغولیت ذهنی من شده، چگونگی رابطهی جامعه و دانشگاه است؟ همان چیزی که در رشتههای فنی و مهندسی از آن به رابطهی صنعت و دانشگاه یاد میکنند و در تلاش برای برقراری یک ارتباط موثر انتفاعی دو طرفه هستند که ما به عنوان ناظر بیرونی، اتفاقات خوبی را شاهد هستیم. از جملهی نمونههای ان میتوان به مراکز رشد فناوری محور و موسسات علمی و پژوهشی وابسته به دانشگاه و مراکز پژوهشی اشاره کرد.
اما در فضای علوم انسانی و اجتماعی تا جه حد به این سمت حرکت کردهایم؟ چرا برخی مشکلات ما پس از ۳۶ سال هنوز پابرجاست و درمانی برایش نداریم؟ چیزی که موجب شده بسیاری از دردها برای جامعه ما، بیدرمان بنمایاند.
به طور خاص، فضای مجازی کشور؛ حوزهای که ناخدای انقلاب اهمیت آن را به اندازه اهمیت انقلاب میداند. همان چیزی که میتوانست برای ما یک نعمت باشد و در برخی(بسیاری) از حوزهها تبدیل به یک نقمت با مصیبتهای بسیار شده است.
بررسی و نقد و تحلیل و تجویز شوراها، نهادها و ارگانهای فعال در این زمینه که تعداد بسیار زیادی هم هستند( و ناگفته نماند که یکی از عوامل نابسامانی اوضاع هم همین تعدد نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر در یک موضوع است) بحثی مفصل در جای خود میطلبد که در آینده به آن هم خواهم پرداخت. همچنین در ادامه این موضوع تلاش خواهم داشت به معرفی مراکزی که در داخل یا خارج از کشور به سمت تلفیق علوم اجتماعی و مهارتهای فنی پرداخته اند، بنویسم. البته انشاالله در حد نوشتن نیست و در کمکم به عمل خواهد رسید.
اما نظر شما چیست؟
آیا واقعا پیشرفت رشتههای فنی و مهندسی و تجربی بیش از رشتههای علوم اجتماعی است؟ یا به بار نشستن رشتههای اجتماعی زمانبر است؟
آیا قطار علوم انسانی کشور در مسیر درستی در حال حرکت است؟
رابطهی جامعه و دانشگاه برای رصد و بررسی و حل مسائل چگونه باید باشد؟