دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

دانش‌جوی حرف‌دار

آن‌چه می‌فهمم، می‌نویسم

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

بیوتنِ قطع الوتین

بی‌وتنِ رضای امیرخانی، کتابی بود که خیلی خوب منِ خواننده را گرفت. ارمیا شخصی است که از میدان رزم جنگ می‌رسد به میدان‌های نیویورک، آسمان‌خراش‌های سربه‌آسمان نهاده و دیسکو ریسکو! نفهمیدم ارمیا را عشق آن دختر آرشیتکت کشید به قلب آمریکا یا دست روزگاری که برایش قطع الوتین را رقم‌زده بود.

هرچه بود بعد از خواندن‌ کتاب‌های یکی از یکی مزخرف‌تر مثلاً علمی به زبان‌اصلی یا ترجمه‌ شده‌های بیخود؛ خواندن کتابی ایرانی از نویسنده‌ای ایرانی که با لب‌های ذهن آدم بازی می‌کند، آن‌هم در ایامی که نه دغدغه کار بود و نه دغدغه درس، خیلی چسبید. ارمیا احتمالاً جزء کتاب‌هایی باشد که بیش از یک‌بار بخوانمشان و بیش از یک‌بار ازشان لذت ببرم. شکی نیست رضا امیرخانی شخصیتی باهوش با ذهنی قوی و نظام‌مند است. بیوتن تشویقم کرد آن کتاب‌هایی از آقا رضای امیرخانی را که نخوانده‌ام، بخوانم؛ با لذت و حوصله هم بخوانم.

ترجیح می‌دهم فعلاً بیشتر حرف نزنم و فقط 6 بخش از کتاب را برای شما نقل کنم:

برای من نام کتاب ارمیاست، همانی که امیرخانی بهش گفت بیوتن؛ اگر دیدید گفتم کتاب ارمیا، یعنی همین‌!!

لینک‌هایی مربوط به کتاب بعد از عکس‌ها درج کردم. ادامه مطلب را ببینید.

کتاب حرف جدیدی برای گفتن ندارد. همان دردهای اجتماعی دور و بر خودمان را با قلمی روان‌تر از آن‌چه در سایت‌ها و وبلاگ‌ها ریخته،خبرنگار بدون رمز نوشته است.

31 درد اجتماعی مختلف که از قلم حجه‌الاسلام و المسلیمن محمدرضا زائری دارند برآمده.

به نظر من اگر می‌خواهید به آن‌چه منظور نویسنده از نوشتن این کتاب است برسید که چیزی جز تفکر بیشتر در مسائل و انجام وظیفه‌ی‌مان به بهترین شکل نیست،‌کتاب را یکباره نخوانید. هر روز یک یا دو موضوع را که بیش از 4  5 صفحه هم نمی‌شود مطالعه کنید؛ وگرنه به همان دردی که نویسنده در "همه اولش از خون می‌ترسند!" دچار می‌شوید.

از جمله‌ کتاب‌هایی که از نمایشگاه کتاب 94 خریدم.

شما ابزار نیستید.

در معرفی این ترجمه آمده است:

این ترجمه شامل مقدمه و بخش اول کتاب (شما ابزار نیستید، You Are not a Gadget) نوشته جرن لنیر(Jaron Lanier)  است. در این بخش از کتاب، لنیر با نگاهی انتقادی به فنّاوری مدرن، اشاره می‌کند که چگونه رشد اینترنت، فردگرایی و خلاقیت را در معرض  تهدید قرار می‌دهد، چراکه سرویس‌های اینترنتی که برای گروه وسیعی از انسان‌های ناشناس طراحی‌شده، ذهنیت بسته‌ای را جایگزین خرد فردی می‌کند و دسترسی گسترده به رسانه‌ها بیشتر فرهنگ وابستگی را در میان مردم ترویج می‌کند تافرهنگ نوآوری. به‌طورکلی، لنیر استدلال می‌کند که معنای کلی فردیت در حال تغییر است. وی معتقد است ارزش‌های اساسی همچون دموکراسی و آزادی به دلیل آنکه حقوق افراد و شأن انسانی را ارج می‌نهند، باارزش هستند. به باور لنیر، فرهنگ اینترنتی باید در یک تحول اساسی، به یک اخلاق جدید تبدیل شود که در آن انسان‌گرایی دیجیتال حاکم است.


مطالعه‌ی این فایل 24صفحه‌ای آورده‌ی خاصی برای شما نخواهد داشت. ترجمه‌ی این متن اصلا مطلوب نیست و شاید از صفحه‌ی 4 و 5 به بعد را مثل من سریع بخوانید و بگذرید. خلاصه این که توصیه‌ای برای مطالعه این نوشته ندارم. صرفا برای این که بعد از چند کتاب چاپی، اولین مطالعه الکترونیکی بود، در این قسمت قرار دادم.

دریافت
حجم: 758 کیلوبایت

نویسنده قطار کتاب را از یاد دوران کودکی شروع می‌کند. یاد بازی‌های شیرین کودکی در کوچه‌ پس کو‌چه‌های آبادان که مزه‌ا‌ش زیر زبان ما و هم‌سن‌و‌سالان ما هم هست. چیزی که بچه‌های امروزی معمولا نمی‌فهمند...من زنده‌ام

هرچه جلوتر می‌روی بیش‌تر اسیر کتاب می‌شوی. قطار از نوجوانی می‌گذرد تا به انقلاب برسد. دختر ۱۶ ۱۷ ساله‌ی داستان می‌شود یک فعال انقلابی تمام عیار.

علاقه‌ی مشترکی هم داریم. سر زدن به کودکان بی‌سرپرست که عالم خاص خودشان را دارند. عالمی که معمولا ارزش‌ها در آن قدری بالا و پایین‌تر از ما آدم‌هایی است که تکلیف بابا و ننه‌مان مشخص است. با اتوبوس بچه‌ها می‌رود شیراز که آن‌ها را از شر نقل و نبات‌های ناخوانده آبادان در امان نگه دارد. اما خودش توان ماندن ندارد و بعد از دست بوس شاه‌چراغ، راهی آبادان می‌شود که بین راه اسیر می‌شود.

ماجرای داستان از اینجا اوج می‌گیرد. یادم نیست از این‌جا ته به آخر کتاب را چطور خواندم. فقط می‌دانم یک هفته آن صد صفحه‌ی اول را خواندم و باقی حدود ۳۵۰ صفحه را یک روزه... لحظه لحظه بودم.

ماجرا به طور عجیبی ضربان قلب مرا بالا برد. از زندادن تا اردوگاه، از این اتاقک به آن اتاقک، از انواع مشکلات جور و واجور که حتی تصور آن هم برای من وحشت‌آور است. شیرزن می‌خواهد گذراندن این امتحانات و ابتلائات سنگین الهی. گاهی شک می‌کردم که همه‌ی این‌ها برای یک دختر بیست ساله اتفاق افتاده است. دختر بیست‌ساله‌ی داستان کجا و دختر و پسرهای بیست‌ساله امروز کجا؟؟

در اوج سختی و مشقت و ناباوری، هواپیمای حامل اسرا در فرودگاه فرود می‌‌آید.... و داستان ۱۰۰۱ شب به اتمام می‌رسد.

 

من دانشجوی جنگ ندیده، باید جتگ خوانده‌ باشم تا بفهمم که جنگ یعنی چه؟ اسیر یعنی چه؟ شکنجه؟ شهادت؟ ایستادگی

و امروز من حاصل چیست؟ رفاه و آسایش من؟ راحت درس خواندن من؟

و وظیفه من چیست؟ و کوتاهی من یعنی چه؟

تعدادی از کتب خاطرات دفاع مقدس را خوانده‌ام. ولی این یکی حقیقتا غوغاست. بی‌هیچ شک و شبهه‌ای در اولین فرصت بخوانید.

 

{این نوشته را دقایقی بعد از اتمام خواندن کتاب نوشتم. هنوز حس دوران اسارت در وجود من موج می‌زند. چه برسد به خانم آباد}

مشخصات کتاب در ادامه مطلب

یکی از مشکلات اساسی ما در ایران که هنوز بسیاری از زوایایش برای خودم بی‌پاسخ‌مانده، حق تکثیر(کپی‌رایت) است. کسی کار به کار دیگری ندارد که برای فلان کتاب یا نرم‌افزار یا ... زحمت‌ها کشیده و رنج‌ها برده. هر طور دلش خواست استفاده می‌کند. این مسئله‌ای بود که 5 سال پیش در ایام دبیرستان زمانی که با دوستانم مشغول کار بر روی نرم‌افزار "شیمی برای زندگی" برای جشنواره‌ای بودیم، به‌وضوح دیدیم. نرم‌افزاری که به دلیل کمبود منابع مالی (یا بهتر: نبود منابع مالی) ناتمام ماند.

لوگوی فیدیبوبه مدد اینترنت، چیزی که فراوان شده، پایگاه(سایت)های بارگیری رایگان یا غیر رایگان کتاب است. معمولاً هم کتاب‌های اسکن‌شده که علی‌رغم کیفیت پایین، حجم بالایی دارند. این‌گونه‌ می‌شود که ما از لذت واقعی مطالعه کتاب با تلفن همراه و تبلت محروم می‌مانیم. هرچند در مورد کتاب‌های قدیمی و نایاب می‌توان تلاش پایگاه‌های انتشار رایگان کتاب را تا حدی قابل‌قبول دانست، اما در مورد کتاب‌های روز موجود در بازار به‌هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست. مشکل اصلی ما هم نبود یک سامانه خوب و قانونی برای فروش کتاب است. در این زمینه قبلاً تلاش‌های خوبی انجام‌شده، اما به نظر من بهترین آن‌ها سامانه "فیدیبو" است. یک پایگاه که برای ابزارهای مختلف هم برنامه‌ی مخصوصشان را ارائه داده است. نکته جالب، اقبال ناشران ایرانی به این سبک نشر و عقد قرارداد رسمی با این پایگاه است که خیال خواننده را از قانونی بودن کتابی که در اختیار دارد، راحت می‌کند. بیشترین خرید‌های من از نشر نی است. همین روزها هم کتاب "جسارت امید" از "باراک اوباما" ترجمه‌ی استاد ابوالحسن تهامی عزیز از نشر نگاه را تهیه‌کرده‌ام و می‌خوانم. در فیدیبو معمولاً کتاب‌ها نصف نسخه‌ی کاغذی‌ قیمت دارند.

اگر شما یک رایانه همراه، تلفن همراه یا تبلت با سیستم‌عامل iOs یا Android دارید توصیه می‌کنم برنامه فیدیبو را نصب کنید و لذت ببرید.

فیدیبو را ببینید، معرفی فیدیبو از زبان فیدیبو را بخوانید یا راهنمای استفاده از آن را مطالعه کنید و حتماً سری هم به مطلب دکتر مجیدی عزیز در یک پزشک بزنید.

 

نظر شما چیست؟

آیا این سامانه می‌تواند برای نشر داخلی ایران جایگزینی مثل بخش کتاب آمازون باشد؟(البته نه در برابر همه‌ی آن امکانات طبیعتاً)

شما نسخه کاغذی را ترجیح می‌دهید یا نسخه الکترونیکی؟

پ.ن: برای هم‌دوره‌ای‌هایی که مشغول زبان هستند: حتما از کتاب‌های انگلیسی و رایگان فیدیبو استفاده کنید.

در نمایشگاه کتاب امثال بنابر فضایی که فعلا علاقه و دغدغه من است، کتاب‌هایی در زمینه فضای مجازی،‌فناوری اطلاعات، زندگی مجازی و این چنین مفاهیمی تهیه کردم. یکی از غرفه‌هایی که کتاب‌های نسبتا جالبی در این زمینه‌ها منتشر کرده بود،‌ انتشارات مرکز شهید صیاد ارتش بود. برای مثال به همین کتاب (امنیت در فناوری اطلاعات) و (بهره‌برداری اطلاعاتی از اینترنت) می‌توانم اشاره کنم.


و کتاب امنیت در فناوری اطلاعات اثر آقای موسی شفیعی:
از کتاب ۸۴صفحه‌ای انتشارات ارتش، انتظارم بسیار بیشتر از این بود.سه فصل اول کتاب به بیان مباحثی گذشت که به نظرم برای طیف‌های مختلفی که می‌توانند مخاطب این کتاب باشند، بیانش لازم نیست. از آشنایی با رایانه(!)‌تا آشنایی با مفاهیم داده، چیزی که بیش از ۳۰ صفحه کتاب را اشغال کرده است.در ۳ فصل بعدی هم مطالب خوبی در مورد سامانه‌های اطلاعاتی و حفاظت و امنیت اطلاعات رایانه‌ای مطرح شده است. به نظر می‌رسد امکان طرح در کمتر از ۳۰ صفحه هم وجود دارد و نیاز به شرح و بسطی ۵۰ صفحه‌ای نیست.
این کتاب به قدری برایم کسل‌کننده شد که مطالعه(یا بهتر است بگویم تورقش)،‌۳۰ دقیقه بیشتر طول نکشید.تصویر جلد کتاب امنیت در فناوری اطلاعات
در آخر،‌اگر از مطالب ساده‌ی ابتدای کتاب و برخی شرح‌های نابجای سه فصل آخر اگر بگذریم،‌ لابلای متن کلیدواژه و سرنخ‌های خوبی دستگیر مطالعه‌کننده می‌شود. اگر این کتاب را مطالعه کردید،‌حتما کاغذ و قلمی دم دست داشته باشید و مفاهیم جدید را که مطرح شده است یادداشت و بیشتر و حتما از منابع‌ معتبر‌تر درباره‌شان تحقیق و مطالعه کنید.
پ.ن: کم‌کم بیشتر در مورد کتاب‌هایی که این ایام مطالعه کرده‌ام و می‌کنم،‌خواهم نوشت.

کتاب گلبرگ‌های زندگی، جلد اولجلد کتاب گلبرگ‌های زندگی جلد 1

مشخصات کتاب:

گلبرگ زندگی، مجموعه‌ی گفتگوی تلویزیونی ازدواج در شبکه سه سیما
دهنوی،حسین / نشر خادم الرضا/ شابک: 97896425904
(کتاب جعبه اطلاعات کتاب‌شناختی ندارد. طبعاً شماره کتاب‌شناسی ملی و فیپا هم ندارد. احتمالاً از جمله کتاب‌های منتشرشده به سبک هیئتی است!)

صدای حسین دهنوی برای من صدای آشنایی است. ظهرهای پنجشنبه روزهایی که خانه بودم و بحث‌هایش راجع به ازدواج که تا همین چند سال برایم بسیار بیگانه می‌نمود. اما الآن نشسته‌ام پای حرفش و یک جلدش را خوانده‌ام. آدم دانایی به نظر می‌رسد. اقلش این است که در آثار غربیان هم سیری داشته است.

خواندن کتاب، یک روز و نیم تفریحی بیشتر به طول نینجامید. آن هم روز چهارشنبه و پنجشنبه منتهی به آزمون میان ترم قواعد عربی 4! کتاب 235 صفحه است و اکثر مطالب هم مفید به نظر می‌رسد.

از سخن ناشر و اینها که بگذریم، بحث ضرورت ازدواج را نسبتاً خوب بازکرده است. بحث انگیزه‌های ازدواج جا دارد که بازتر بشود، چرا که بسیاری از جوانان قدرت خروج از این مرحله را ندارند. بهتر است یک چرخه‌ی مفروضی طراحی شود که من جوان بتوانم پس از طی مراحل آن چرخه به این نتیجه برسم که آمادگی ازدواج را دارم یا نه!البته نه دقیق و قطعی، حدودی و راهنما.

ولایت فقیه یا نامه‌ای از امام موسوی کاشف‌الغطاء یا حکومت اسلامی،مجموعه‌ای از ۱۳ درس‌گفتار امام خمینی(ره) در حوزه علمیه نجف در مبحث ولایت فقیه  است که در بهمن ۱۳۴۸ ایراد شده‌اند. این کتاب در سال ۱۳۴۹ برای نخستین بار در بیروت چاپ و به ایران فرستاده شد و در سال ۱۳۵۶ با ضمیمه سخنرانی دیگری به نام «جهاد اکبر» به طور رسمی در ایران چاپ و پس از آن نیز بارها تجدید چاپ شد.

بعد از غیبت امام عصر (عج) اصل ولایت فقیه اجمالا مورد اتفاق همه فقهای شیعه بوده‌است که در قرون اخیر بعضی از فقها به ولایت مطلقه فقیه قائل شدند که امام خمینی (ره) از جمله آنهاست. ایشان معتقد بودند اقامه‌ی حکومت الهی بعد از پیامبر و امام معصوم بر عهده‌ی فقهاست .
امام با استناد به متون روایی و ادله ی مستحکم عقلانی، ثابت کرد که ولایت مطلقه فقیه همان ولایت ائمه است .

 ایشان موضوع حکومت اسلامی را در سال های قبل از ۱۳۴۱ در جوانی خویش مطرح کرده بودند و همچنین در سال ۱۳۴۳ در سخرانی خود علیه کاپیتالاسیون نیز اشاره ضمنی به این موضوع داشتند.

 امام خمینی (ره) بعد از تبعید به عراق از فرصت پیش آمده استفاده کرده و مباحث مربوط به موضوع ولایت فقیه را در سال چهارم تبعید شروع کردند. بحث ولایت فقیه در  تاریخ ۱ بهمن ۱۳۴۸ تا ۲۰ بهمن ۱۳۴۸ در طی سیزده جلسه در کلاس درس ایشان پیگیری شد.

ادامه نوشته و دانلود کتاب در ادامه مطلب

طبقه‌ی زیرین خانه‌ی ما که حالا از کتاب‌های مختلف پرشده، برای خودش برکتی دارد.تصویر کتاب کمی دیرتر

معمولا اوقات بیکاری را در همان‌جا و لمیده روی یکی از مبل‌های بازمانده از دوران حج پیشین والدین، و در حال مطالعه به‌سر می‌برم.

امسال، هم‌اتاقی‌های عزیزم، علی و حسین، کتابی به من هدیه دادند که تا چند روز پیش فرصت خواندنش دست نداده‌بود.

ماجرا از آن قرار است که نویسنده در مجلسی از مجالس اهل‌بیت حضور دارد و همه ندای "آقا بیا!" سرداده‌اند. اما آن وسط کسی سازمخالف می‌زند:"آقا نیا!"

اوضاع مجلس به هم می‌ریزد و هرکس حرفی می‌زند. نویسنده موقع رفتن کاغذی را که رویش شماره تلفن و آدرسش را نوشته بوده، داخل جیب آن جوان می‌گذارد تا شاید به سراغش برود و سر از سر ماجرا دربیاورد. از اتفاق آن جوان هم سراغش می‌رود و لحظات بسیار خوبی را باهم تجربه‌ می‌کنند.