بسم الله الرحمن الرحیم
بارالهی؛
امسال را خاصترین سال عمرمان قرار بده!
آمین
آنکه باید معنای خاص را بفهمد، میفهمد.
- ۳ نظر
- ۲۹ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۱۰
بسم الله الرحمن الرحیم
بارالهی؛
امسال را خاصترین سال عمرمان قرار بده!
آمین
آنکه باید معنای خاص را بفهمد، میفهمد.
اولین همایش جامعه و فضای مجازی، یکشنبه هفته گذشته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در کنار این همایش، دو پنل تخصصی و دو کارگاه هم برگزار شد.
تجربهام به عنوان دانشجویی که برای بار اول در یک همایش علمی-تخصصی حضور داشت را مینویسم تا هم برای خودم بماند، و هم اگر به درد دیگری خورد، دعایم کند.
شروع همایش مثل اکثر برنامههای کشور، با تأخیر شروع شد. در برنامه زمانبندی ارائهشده، زمانها بسیار دقیق بود که البته رعایت نشد و کلیت برنامهها 20دقیقهای تأخیر داشتند. پس از پخش کلیپ و سخنرانی فلان وزیر و رئیس و دبیر فلان و بلان که همهاش جزء تشکرهای خشک و خالی از در و دیوار و سررفتن حوصله حاضرین، ثمری نداشت، نوبت به ارائه مقالات رسید.
مقاله اول با عنوان "بررسی اعتماد کاربران در فضای مجازی" به هدایت دکتر مسعود کوثری و همکاری و ارائه خانم فرشته محمد زاده، دانشجوی ارشد پژوهشگری اجتماعی دانشگاه تهران که استاد راهنمای پایاننامه ایشان هم، جناب دکتر سعید رضا عاملی هستند، ارائه شد.مقالهای که برایم بسیار جالب بوده و هست و حتی چند کتاب را به برنامه مطالعاتی من افزود. از بقیهی مقالات مطلب خاصی مدنظر من نماندهاست.
در زمینهی اینترنت و فناوری اطلاعات، امسال، هم اتفاقات خوبی در دانشگاه رخ داده و هم اتفاقات بد.
از جملهی تغییراتی که بحمدلله در مراحل آخر هست و به زودی رونمایی خواهدشد، نسخه جدید سایت دانشگاه هست. هرچند به این نسخه هم میشه اشکالاتی وارد کرد، اما همین که سایت فعلی که جز شرمندگی، چیزی برای دانشگاه نداره، کنار گذاشته میشه، باز خودش جای شکر داره.
اتفاق خیلیخوب بعدی، اینترنتدار شدن تمام اقامتگاه(خوابگاه)ها بود که به گفته مدیرکل کتابخانه و مرکز اطلاعرسانی دانشگاه، با نصب 40 access point جدید، همهی مناطق 22گانه اقامتگاهها به صورت کامل اینترنتدار(!) شدند. در حالی که تا همین چند هفته پیش، فقط بعضی از بلوکها به صورت کجدار و مریض به اینترنت دسترسی داشتند.
اما اتفاق بسیاربد و مضحکی هم که افتاد، اعمال محدودیت حجمی، علاوه بر محدودیت سرعت بود. هرچند مسئولین برای این کار، دلایل خودشون را دارند و تا حدی هم منطقی هست، اما میزان در نظرگرفتهشده، واقعا کم به نظر میاد. بهتر بود که به دانشجویان کارشناسی حداقل 1GB در هفته اختصاص میدادند. بگذریم...
اتفاق خوب دیگری هم که امروز رایانامهاش به رایانامهی دانشگاهی ما ارسال شده، آغار به کار پایگاه اینترنتی بخش دیداری و شنیداری دانشگاه به آدرس tv.isu.ac.ir است. کار خوبی که منابع خوبی را منتشر کرده. هرچند خیلی جای کار داره. استفاده از این پایگاه موقعی لذتبخش میشد که محدودیت سرعت را برای بارگیری از شبکه داخلی دانشگاه برمیداشتند. اگر دانشجوی دانشگاه امامصادق(ع) هستید، حتما سری به این پایگاه اینترنتی بزنید.
بعضی روزها اینقدر آدم سرش شلوغپلوغ میشه و برنامههاش هم قاطیپاتی، که فرصت نمیکنه چند خط برای عید غدیر و قربانش بنویسه. علی ای حال...
دهه فجر امسال هم گذشت و انشاالله 3سال دیگر، انقلاب وارد ایام پختگیاش خواهدشد. انقلابی که در آیندهای نزدیک، بارش بر روی دوش من و همنسلان من قرار میگیرد. نسلی که بسیاری آن را پرتلاشتر و متعهدتر از قبلیها میدانندش و البته کم نیستند کسانی که به زیر و بم نسل ما، خردههای بجا و نابجا میگیرند. نسلی که همین امروز با تمام توان، برخی سنگرهای این انقلاب عزیز را به خوبی پرکردهاست.
فجر امسال برای من شور و حال همیشگی را نداشت. نه اطرافیانم این شور و حال را داشتند، و بنابر یک استدلال برآمده از دل، جامعه. از همان افتتاحیههای پروسروصداهای دههفجریِ احمدینژادی هم که خبری نبود. رئیسجمهور هم که در روز 22بهمن، به جای تبیین پیامهای چنین روزی، احیانا هنوز از سر ماندن در شوق پیروزی، پیامهای روز 24خرداد را برای مردمی تبیین میکرد، که خود خواهناخواه سازندهی آن پیامها بودند و این حرفها را از بر. جوان امروز مشتاق حرفهای ناب و تازه انقلاب است، نه ماندن در 24خرداد....
مردم در این راهپیمایی، حرف حسابشان "فریاد استحکام" و "نمایش اقتدار" بود، مردمی که آمدهبودند که روز "قربانی کردن اسماعیلها" و ر"وز اتمام نعمت ولایت" را جشن بگیرند.
***حذف شد***
آنان که دیدهاند، میدانند که جبههی سایبر بچههای مثلا حزباللهی در برابر جبههی دشمن در بسیاری از موارد عملا نه حرفی برای گفتن دارد و قامتی برای عرض اندام.
به فراخور فضای مطالعاتی، مشغول بررسی برخی وبلاگهای دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) و تحلیل محتوایی برخی از آنها هستم. آنچه همین چند دقیقه پیش مرا به ستوه آورد و محرک نوشتن این سطور شد، آهنگها و مداحیهایی است که برادران عزیزم در وبلاگهایشان استفاده میکنند. جالب آنجاست که حق انتخاب به بازدیدکننده نمیدهند که اصلا دوست دارد سرود وطنم سالار عقیلی یا فلان مداحی میثم مطیعی را بشنود یا نه؟؟ ماجرا آنجا بدتر میشود که چند وبلاگ از این مدل باهم باز باشند. سالار و میثم و محمود و سامی و ... همهباهم برایت چهچهه میزنند. اصلا آدم را مدهوش میکنند...
و جالبتر این که این مورد را ویژگی مفیدی برای وبنوشتشان میدانند. در صورتی که در همهی مدلهای ارزیابی سایتها و وبلاگها، آنچه از کنترل کاربر خارج باشد و البته بر کاربر اثر بگذارد، یک ویژگی منفی محسوب میشود.
من همینجا از شما برادر و خواهر ارزشی عاجزانه خواهش میکنم:
"آنچه را برای خود میپسندی، برای دیگران نپسند!"
تعطیلات بین دو نیمسال، فرصت بسیار مناسبی برای ارزشیابی و نگاه به گذشته و برنامهریزی و نگاه به آینده است. پس اگر در تعطیلات به سر میبرید یا تعطیلات را پیش رو دارید، به فکر این کار باشید.
ترم اول دانشگاه و کلاس مهارتهای تحصیلی استاد گرانقدرم، آقای دکتر ناجی جزء معدود کلاسهای واقعا مفید دانشگاه تا الآن بودهاست. در جلساتی موضوعات مربوط به هدفگذاری و برنامهریزی در راستای هدف بحث شد که تا به امروز از آن بحثها بهرهها زیادی بردهام. در ادامه ترکیبی از آن چه که در آن کلاسهای شیرین بحث شد به همراه برخی از مطالعات و تجربیات را مینویسم. هم برای خودم هم برای شما(اگر مفید باشد!)
فعلا هدف و موارد مربوط به هدف:
1- هدف نهایی:
هدف نهایی(Golden Goal) خود را مشخص کنید. این کار نیاز به ذهنی باز و وقتی آزاد دارد. اگر تا به حال این کار را نکردهاید، حتما یکی دو روز را فقط به این کار اختصاص دهید. سعی کنید در این یکی دو روز کمترین تعامل با اطرافیان را داشتهباشید و فقط به این موضوع فکر کنید. دست به قلم هم فکر کنید. مشخص شدن هدف نهایی آنقدر زندگی شما را تحت تأثیر قرار میدهد که ارزش داشتهباشد چند روزی به هیچ کاری به جز این نپردازید.
و اما ویژگیهای هدف:
هفته پیش خبر مهمی در حوزه امنیت درباره تکنولوژی سری سازمان امنیت ملی آمریکا منتشر شد که بیان میکرد این مجموعه میتواند از طریق یک راهکار مختص به خود، به اطلاعات کامپیوترهایی که به اینترنت متصل نیستند نیز دسترسی پیدا کند. این خبر از یک نظر بسیار حائز اهمیت است.
تا پیش از این، اصطلاحی در دنیای امنیت رایج بود که عنوان میکرد کامپیوتر امن، کامپیوتری است که به شبکه اینترنت متصل نباشد. اما حالا به نظر میرسد این تعریف نیز زیر سوال رفته است. من به شخصه درباره حفظ امنیت همیشه به این نکته فکر میکنم که علیرغم رعایت همه اصول امنیتی درباره کار با کامپیوتر و سایر گجتها، فرضا اگر روزی دستگاهی که با آن کار میکنم بنا به هر دلیلی به دست شخص دیگری بیافتد، عملا بخش عمدهای از آن محافظهکاریها زیر سوال میرود. اما چاره چیست؟
حداقل باید تا جایی که میتوان جلوی نفوذ دیگران را به اطلاعات شخصی گرفت؛ ولو اینکه در حد انتخاب یک رمز عبور مناسب یا تغییر مداوم آن باشد.
پ.ن: این جملات آرش زاد، سردبیر وبلاگینا و فناوری اطلاعات جار، آنقدر برایم مهم است که اینجا بدون تغییر و تفصیلی نقل کردم.
ببینید: http://weblogina.com/news/nsa-able-access-offline-computers/
هرچند مدتی است که در کمای نسبی هستم...
ولی فعلا کاملا به کما میروم تا پس از امتحانات که انشاالله به هوش بیایم
التماس دعا
کتاب "مبانی نظری قانون اساسی"، شامل صحبتهای شهید دکتر بهشتی دربارهی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش از همهپرسی است که توسط بنیاد نشر آثار و اندیشههای آن شهید بزرگ منتشر شده است.
کتاب تا حدودی آشنایی خوبی با فضای ملتهب آن زمان جامعه ما میدهد، دغدغههای مردم چه بوده؟ کجای قانون اساسی جای بحث بوده؟! گروههای مختلف مردم و نخبگان چه کسانی بودهاند؟ در این زمینه خواندن مشروح مذاکرات مجلس تدوین قانون اساسی هم بسیارجالب است. چه کسانی از جمهوری اسلامی دفاع میکردهاند و اکنون کجایند؟؟
بخش آخر این کتاب، مکتوب جلسهی پرسش و پاسخی در یکی از مساجد تهران است. خانمی دربارهی حمایت از مشاغل و کارآفرینان سؤال میپرسد، شهید بهشتی در پاسخ وی توضیح میدهد که در شورای انقلاب، مبلغی را برای پرداخت وام در نظرگرفتهاند. و این چنین ادامه میدهد:
خودتان کلاهتان را قاضی کنید؛ حرفی برای گفتن میماند؟